امروزه با پیشرفت تکنولوژی پروسسورهای نرم افزاری و دستگاههای صدابرداری دیجیتال پردازش سیگنالها به روش مید – ساید را امکان پذیر کرده اند. یعنی لزومی ندارد شما حتما صدا را به روش MS رکورد کرده باشید تا بتوانید آنرا به این روش در میکس و مسترینگ پروسس کنید بلکه این پروسسورها یا افکتها در واقع برعکس مراحل تبدیل سیگنال حاصل از ضبط MS به استریو را انجام داده و یا اصطلاحا Decode میکنند و سیگنال را از شکل استریو به MS (میانی و کناری) تقسیم میکنند.
بسیاری از پلاگینها آپشن MS دارند مثل پلاگینهای کمپانیهای Fab Filter, Waves یا izotope.
این پروسسورها به زبان ساده به این شکل سیگنال را تقسیم میکنند:
- هر چیزی که بدون اختلاف در باند چپ و راست مشترک باشد در قسمت Mid قرار میگیرد و مونو است.
- آنچه بین دو باند چپ و راست اختلاف دارد در قسمت Side قرار میگیرد.
بخش ساید، شامل دوباند کاملا یکسان اما با پولاریتهء معکوس است.
بعنوان نمونه صداهای مونو مثل بیس، وکال و … که معمولا در وسط قرار دارند و به طرفین پن نمیشوند بطور کامل در قسمت Mid خواهند بود.
در صداهای استریو مانند پیانو، سینتی سایزر و … بخشی که خصوصیت مونو دارد در مید و بخشی که خصوصیات استریوی صدا را شامل میشود در ساید قرار میگیرند.
ریوربها و بخشی از صداهای پن شده در قسمت ساید قرار میگیرند.
لزومی ندارد شما حتما صدا را به روش MS رکورد کرده باشید تا بتوانید آنرا به این روش در میکس و مسترینگ پروسس کنید
اما چطور باید از این امکان در میکس و مسترینگ استفاده کرد؟
در ابتدا برای داشتن تصور بهتری از نحوۀ پردازش به این روش، به این نکته توجه کنید که اگر بخش میانی (مید) را در سیگنال تقویت کنید، سیگنال به سمت مونو شنیده شدن پیش میرود و چنانچه بخش کناری (ساید) را تقویت کنیم سیگنال به سمت بازتر شدن در فضای استریو بین دوباند پیش میرود.
درواقع، بخش میانی یا مید، در مرکز فضای استریو قرار دارد و بخش کناری لبه های خارجی فضای استریو را در بر می گیرد.
اگرچه روش MS هم در میکس و هم در مسترینگ قابل استفاده است اما بیشتر کاربرد آن در مسترینگ است زیرا در پروسهء میکس، به غیر از چند صدای معدود مثل پیانو، درام، سینتی سایزرها و گاهی ریتم گیتار که استریو هستند، معمولاً ما با صداهای مونو سروکار داریم.
اما در مورد همین چند صدا هم می توان در میکس بکمک این روش کارهای جالبی انجام داد.
برای مثال، اگر بر روی یک لاین درام استریو، بخش میانی را کمی تقویت کنیم صدای کیک و اسنر تقویت شده و اگر بخش ساید را تقویت کنیم صدای سنجها و کلا Over Head ها بازتر و یا استریو تر می شود.
اگر بر روی لاین ریتم گیتار استریو، کمی بخش ساید را تقویت کنیم صدای ریتم گیتار حجیم تر، بازتر و حالت استریو تری پیدا می کند بدون اینکه نیاز به پلاگینهای باز کننده فضای استریو داشته باشیم.
بطور کلی بر روی تمام صداهای استریو، یک اکولایزر High Shelf (تقویت محدوده فرکانسهای بالا) باعث بازتر شدن صدا میشود.
اما بیشتر کاربرد روش MS در پروسه مسترینگ است.
در اینجا چند نمونه از این تکنیکهای کاربردی را برای شما مثال میزنم.
اگر در پروسه مسترینگ، فرکانسهای بالای بخش ساید را با یک اکولایزر کمی تقویت کنیم مستر ما صدای باز تر و استریو تری پیدا می کند.
اگر میکس ما کمی کدر شده، با یک اکولایزر، فرکانس های پایین “بخش ساید” را فیلتر کرده و بدین صورت صدای مستر، خصوصا در محدوده فرکانسهای پایین، واضحتر خواهد شد بدون اینکه صدمهای به حجم و قدرت فرکانس های پایین مستر وارد شود.
همچنین کمپرسورهای دارای قابلیت MS، کمک زیادی به ما در مسترینگ میکنند.
با کمک این کمپرسورها می توانیم بخش مید و ساید را به دو مقدار متفاوت و با پارامتر های متفاوت کمپرس کنیم و یا بدون کمپرس کردن بخش کناری یا ساید، فقط بخش میانی را کمپرس کنیم به این صورت تاثیر فشرده شدن صدا توسط کمپرسور بسیار کمتر به گوش خواهد رسید.
اگر میخواهید به مستر کمی ریورب بدهید (که من توصیه نمیکنم ولی بعضی از صدابردارها انجام میدهند) باید توجه کنید که ریورب زیاد بر روی فرکانسهای پایین باعث درهم رفتن و گنگ و کدر شدن صداها میشود.